عزیز دلم؛ در خلوتم لحظاتی هستند که تصادفاً گریبان‌گیر بودنم می‌شوند؛ ماهی یک بار، هفته‌ای یک بار، روزی یک بار، چند ساعتی یک بار. حالا زمانش مهم نیست، مهم وجودشان است و گریبان‌گیربودنشان. لحظاتی که مرا از گذشته‌ام پشیمان می‌کنند، گذشته که می‌گویم می‌شوند شاید یعنی از همین یکشنبه‌ی چند هفته پیش به قبل از آن. آن‌قدر قبل‌تر که وقتی به تجربه‌ی یک لحظه از گذشته‌ام فکر می‌کنم تهوع می‌گیرم. من نمی‌توانم خود را در هیچ لحظه‌ای از گذشته‌ی خود ببینم و متصور شوم که در آن لحظه دارم از این زندگیِ کثافت لذت می‌برم. 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها